Cardinal Theme

رابطه خود- متمایزسازی با هیجان های خودآگاه شرم و گناه با توجه به نقش میانجی عزت نفس و نقش تعدیل کنندگی جنسیت در بزرگسالان شهر تهران

هدف: همۀ انسان¬ها در زندگی روزمره خود احساسات مختلف را تجربه می¬کنند. تجربه احساسات در لحظۀ های مختلف زندگی امری اجتناب ناپذیر است و تلاش برای تجربۀ نکردن آن¬ها راه به جایی نمی¬برد. اما تلاش درجهت شناخت آن¬ها و علت به وجود آمدنشان می¬تواند نقش مهمی در کنترل پیامد¬های ناشی از عواطف مختلف داشته باشد. هدف از این مطالعه بررسی نقش میانجی گری عزت نفس و تعدیل گری جنسیت در رابطه میان خود-متمایزسازی و هیجانات خودآگاه شرم و گناه بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر بزرگسالان 20 تا 45 ساله مناطق 22گانه تهران در سال 1400، حجم نمونه 350 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به پرسنامه¬ها پاسخ دادند. ابزار جمع آوری داده¬ها در این پژوهش شامل پرسشنامه پرســش نامـه تمایزیافتگی خود(DSI)، مقياس هيجان خودآگاه براي بزرگسالان (TOSCA-2) و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (SES) بود، داده¬ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار PLS تجزیه و تحلیل شدند. یافته¬ها: نتایج نشان داد که خود-متمایزسازی با احساسات خودآگاه شرم و گناه رابطه معکوس ( 05/0p <) و با عزت نفس رابطه مستقیم دارد (05/0p <). همچنین میان عزت نفس و احساسات خودآگاه شرم و گناه نیز رابطه معکوس وجود دارد(05/0p <). مدل رابطه خود-متمایزسازی و احساسات خودآگاه شرم و گناه، با توجه به نقش میانجی عزت نفس و تعدیل¬گری جنسیت نیز از برازش کافی برخوردار است. نتیجه¬گیری: بنابراین با توجه به اينكه مدل رابطه میان خود-متمایزسازی و احساسات خودآگاه شرم و گناه، نقش میانجی عزت نفس و تعدیل¬گری جنسیت از برازش کافی برخورد دار است. با عنایت به این موضوع که در شکل¬گیری تمامی متغیرهای این پژوهش خانواده و فرهنگ جامعه نقش بسزایی دارند بالا بردن آگاهی افراد یک جامعه من جمله والدین برای تربیت افرادی سالم مهم¬ترین گام ایجاد یک جامعه سالم خواهد بود.


نرگس برقی رازلیقی
محسن کچویی


کارشناسی ارشد